غمخوار من! به خانه ی غم ها خوش آمدی
بـا من بـه جمــع مــردمِ تنــهـا خوش آمـدی
بــیــن جمـاعتی کــه مــرا سنــگ می زنند
می بـیـنـمـت بـرای تــماشــا، خوش آمدی
پـایان ماجــرای دل و عشــق روشن اســت
ای قایــقِ شکستــه! بـه دریــا خوش آمدی
بـا بــرف پیــری ام سخنی بیـش از این نبود
منـت گــذاشــتــی بــر سر ما، خوش آمدی
ای عشــق ، ای عـزیــزتــرین میهمان عمـر
دیــر آمـدی بــه دیــدنـم امـا... خوش آمدی ....